سلام!
اصلاً فکر نکنین روحیه ی شاعر مسلکی فقط متعلق به محتشم کاشانی و سهراب و چند بزرگ دیگه در کاشان بوده، من فهمیدم این اشتباه بزرگیه:
منتظر تاکسی بودم، دستم رو گرفته بودم جلوی صورتم به خاطر آفتاب شدید، یک آقای نمکی* با چرخ دستیشون رد می شدند فرمودند:
گرمای آفتاب گلِ چشماتو پَرپَر نکنه!!!!!
*منظور آقای بامزه نیستا! منظور آقای نمکیه...نون خشکیه...می باشد!
آدمای خوش ذوق* همه جا پیدا میشن.
در تهران هم داریم:
دمپایی کهنه آبگرمکن قراضه کت شلوار کهنه حلبی شکسته لوازم منزل خریداریم
sahare azizam mamnoon behem sar zadi,khoshhalam kardi.webloge jalebi dari.hameye in safaro nakhoondam.vali hatman mikhoonam.moafagh bashi
سحر جونم نامزدی فاطمه خوش گذشت؟ کاش یکیتون می دونست منم چقدر دوست داشتم بیام...(حالا یکی نیست بگه آخه تو چی کاره ای)می دونی وقتی می یام تو وبلاگ توِ-فاطمه-خاتون-حتی مرتضی یه حس خوبی بهم دس می ده...حس می کنم چقدر بهتون نزدیکم...هرچند هیچ کدومتون منو نمی شناسین...دوست دارم