کنف

یه پشه که ۳۵ دقیقه داشته در گوشِت سخنرانی می کرده رو، تو هوا می گیریش و یه لبخند خیلی فاتحانه هم می زنی و وسطای لبخند فاتحانه ت مشتت رو باز می کنی که جنازه رو ببینی و بیشتر به خودت افتخار کنی که جناب پشه پر می کشه و با صدایی شبیه "هه هه هه" به ریشت می خنده و می ره یه گوشه زیر نظرت می گیره تا یه وقت مناسب دیگه!

حسی بدتر از این تو دنیا هست!؟

همیشه غلیظ ترین " اَه " های من تو همین لحظه شنیده می شه!!!

نظرات 11 + ارسال نظر
فائزه سه‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 08:24 ق.ظ

یعنی ایول پشه!!! :دی
پشه های کاشون تا کبابت نکنن بیخیال نمیشن!
راستی اولم؟ ;)

در همان اوایل ورودم به کاشان متوجه شدم که مبحث پشه یکی از مهم ترین مباحث محافل کاشان می باشد!!!!

پرستیژ سه‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 04:09 ب.ظ http://iran-o2.blogsky.com

سلام سحر خانم!!!!!!
اینک که متحووووووووووول شدید آیا بازهم در گرفتن پشه ناکامید؟؟؟؟؟؟؟ (خنده)
میگم فکر کنم واسه شما باید مطلبی با عنوان پشه را بکش مینوشتم.......
اخه چی کار به پشه بیچاره داری؟؟؟ بزن تو کله اش بره اونور!
بعدشم این ادیسون و انیشتن و بر و بکس زور زدن که یه خرده تکنولوژی پیشرفتکی داشته باشه، آخه خانم محترم این همه انواع وسایل کشتار جمعی پشه ها در بازار! بروید یک دانه برای خودتان خریداری نمایید تا شرشان کم شود!
در ضمن بعععله حسی بدتر از این هم هست که به دلیل مسائل بهداشتی اخلاقی از بیان آن معذوریم!
راستی سحر خانم، یه سوال داشتم. از یکی از پستهاتون اینطور برداشت کردم که متاهلید. اگه اشتباه میکنم بگید لطفا.
دوباره راستی با شما راجع به پروژه ای که قصد انجامش رو داشتم صحبت کرده بودم؟ اگه نه پس اگه دوست داشتین یه سری به این آدرس www.saeed-hajimorad.blogsky.com بزنید تا متوجه موضوع بشید
لطفا نظرتون رو هم بگید و اینکه آیا تمایلی به همکاری دارید؟
(همونجا نظر بدید)
ممنون میشم
ایشالله همیشه شاد باشید و ثروتمند و قدرتمند

سلام!
1- گاو کجا و پشه کجا!
2- بزن تو کله اش بره اونور؟!!؟!؟ واقعاً اینقدر پشه های اطراف شما فرهنگی هستند!؟!؟
3- من به این نتیجه رسیدم که همه ی اون وسایلی که گفتین به شدت برای سلامت انسان ضرر داره و از همه بهتر همان دست کُشی می باشد!
4- تشکر می کنم که مسائل اخلاقی را رعایت می فرمایید. این جا خانواده رفت و آمد می کند!
5- بنده به شدت متاهل هستم!!
6- سرمان را به همان جا که فرمودید زدیم!
7- هنوز این جمله ی آخر را دوست می دارم!!

مهدی سه‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 11:53 ب.ظ http://mahdisongful.blogfa.com

سلام خواهر من البته اگه ناراحت نمیشی چون من اینجوری راحت ترم صدات میکنم خوبی امیدوارم از دسته پشه ها ذله نشده باشی چون این مسئله تازه اولشه که خدا بخیر کنه تابستونش رو من که شمالی هستم این رو میدونم وای که توی شمال تابستون چه خبره اینقدر تعدادشون زیاده که روی دیوار صف میکشن جلوی دیدگان مون رژه هم میرن خدا بهتون صبر بده بای.

هپلی چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:28 ق.ظ http://happali.blogsky.com

سلام همسایه

من راجع به مگس های کاشان شنیدم

و اینکه در تیم های ۸ تایی بصورت اسکاردان هوایی

اول یه گشت شناسایی میزنن

بعدش در حال جمع کردن بهترین خلبانانشون هستن برای حمله

گای وقتها از کنه و زالو هم بیشتر میچسبن

پرستیژ چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 03:42 ب.ظ http://iran-o2.blogsky.com

سلام مجدد و عرض ادب!
از اینکه قابل دونستید و سرتان را به همانجا که هر دو میدونیم زدید کمال سپاسگزاری رو دارم و از اینکه افتخار همکاری هم میدید خیلی خوشحالم
اگه لطف کنید و یه ایمیل کوچولو ادرسی که همینجا براتون گذاشتم بزنید و رشته و شهر و دانشگاهتون رو برام بنویسید ممنون میشم که هم ایمیل رو داشته باشم و هم اطلاعات دانشجوییتون رو تا به موقع خبر بدم بهتون.
از پاسخهای کوبنده و هفتگانه اتون هم ممنون! کامل و دلنشین بود... نکته اینکه ما اینجا اصلا پشه مشه نداریم! یعنی من کم دیدم. حالا شاید چون من بدمزه ام سراغ من نمیان از حال دیگران نیز بیخبریم!!
در پناه خداوند
شاد باشید و ثروتمند و قدرتمند

نجمه چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 09:59 ب.ظ http://manedarun.persianblog.ir

سلام سحرم.
این لحظات ناب رو چه جوری کشف میکنی؟!
ما اینقدر مشکلات گنده‌تر از وز وز پشه‌ها توی گوشمون داریم که اصلا صدای پشه به چشممون نمیاد!!
اما درک میکنم!
وقتی میبینی طرف با خیال راحت داره خواب هفت پادشاه میبینه و تو با پشه دست و پنجه نرم میکنی!خیلی آدم کفرش در میاد!
:-))

حسام پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:42 ق.ظ

حسام پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:51 ق.ظ http://nastihan.persianblog.ir

سلام.صبح بخیر!
شنیدیم :ی
حس بد که آره..نه که نباشه..شاید در اون لحظه اون بوده یه وقت دیگه یه چیز دیگه!
نکته این پست اون ۳۵دقیقه هست!:))
از خاطرات کاشان ما:پشه و امثالهم را من می گرفتم و محکم از فاصله مطمئن می کوبیدم تو دیوارررر!سوسک هم شوت می کردم اونم محکم(دانی که فوتبالیست بودم!)تا با مخ بخوره تو دیوار!:ی...رتیل و سوسک را با هم می گرفتم مینداختم تو یه شیشه به و به!قیمه قورمه می شد سوسکه!:ی
بایست کولر رو راه بندازید هااا.ما که از نوع خودرو آن را راه اندازی نمودیم..بوی کولر بوی پوشال..یاد داری که؟:)
از بابت میل هم ممنون..فرصت نداشتم جهت تشکر و ..برادر و خونواده از مکه اومده بودن و ما هم گرفتار!:( یاد زمان مجردی تو خونه پدری افتادم که هر وقت مکه و اینا می رفتن حاج خانوم چهار قل تلاوت می فرمودن تا ما نتونیم شیطونی کنیم و آی می گرفت:))...خبل تا بعد..خوب و خوش باشین هزارتا!

شیما پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 06:44 ب.ظ http://sheemz.wordpress.com

الهی عیبی نداره سحر گلم ... فقط مواظب باش نرن توی گوشت خونه کنن یه وقتی :x

عرشیا جمعه 30 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 02:28 ق.ظ http://gharetanhaei.blogfa.com

سلام همشهری اگه دوست داشتی یه قدم در کلبه حقیرانه ما بگذار
منتظرتم باای

میم جمعه 30 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 01:27 ب.ظ

وای دقیقا می دونم چی میگی مخصوصا که سه چهار نفر هم دو برت باشن

میم عزیز فکر کنم تو تنها کسی بودی که دقیق متوجه ی منظور م شدی!!!! دستت درد نکنه ؛)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد