سحر مشکوک می شود!

نمی دونم چرا همش یه فکر شیطانی به من می گه که این حرفایی که دلیل میارن برای عدم حضور حسین رضازاده در المپیک پکن یه بازیه و حقیقت نداره!!
فکر می کنم دلیل دیگه ای داره و این چیزا رو دارن اَلَم (یا عَلَم!؟) می کنن که فکر مردم رو اون طرفی سوق بدن!
فکر شیطانی من اول از همه رفت طرف تبلیغاتی که برای املاک رابینسون رضازاده کرد و اینا کلی شاکی شدن و رضازاده دلیل آورد و از گلایه هاش رو گفت و اینا هم گذاشته بودن در یک زمان مقتضی حالش رو بگیرن! یا بحث سهمیه ای چیزی در میون بوده! چه می دونم دیگه!
یعنی من مطمئنم که یه مدال طلا برای تربیت بدنی خیلی مهم تر از سلامتی ورزشکارشه!!! و حتی بیماری یی هم در کار نیست!
به هر حال من گفتم که مشکوکم خودتون برین بیشتر بررسی کنین!!
قضیه سیاسیه و سیاست هم که خیلی کثیف تر از اونیه که بشه فکرشو کرد!

پ.ن: الآن دیدم که 3 روزه که دارم به طور متوالی به روز می کنم... فکر کنم برای خودم رکورد زدم! سابقه نداشته در سحرم!
نظرات 7 + ارسال نظر
نگین پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:09 ب.ظ

راجع به رضازده نظر خواستی ندارم اما هر بار که میام به سحرم سر بزنم اگه یه مطلب جدید ببینم خیلی خوشحال میشم. پس به هر روز نوشتنت ادامه بده! دست درد نکنه!!!!!!!

[ بدون نام ] جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:45 ب.ظ

سلام!
میدونی یکی گفت:شاید روم به دیوار مصرف هله هولش رفته بالا و این بلادای کفرم که همش منتظر فرصتن برا بدنوم کنی و کی بود کی بود من نبودم و دنیا واسه ما تنگه رفیق و شاید باید یکی ازون شیطونا دویده تو غذای ما ریخته یکم . . . !
بی ابرویی بازم قصه ی پیدا کن منو که از پرتقال فقط دیکته اشو بلدم!

حسام جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:12 ب.ظ http://nastihan_sabegh!!

سلام!
اول از همه با نگین موافقم.از بروز بودن و این که ازت با خبر میشیم و...ما خوشحالیم:)
و اما مشکوک شدن!اینجا دو تا بحث مجزاست!یکی اینکه خودت مشکوک میزنی و ما باید به خودت شک کنیم؟یا اینکه خودت به چیز یا چیزهائی شک داری؟!صنعت ادبی بکار رفته در این مقال را مشخص تا بعد...!:ی
و اما ورزش و سیاست و...اینا خیلی سعی کردن یه پهلوون بسازن!فقط و فقط یکی!تو اون دوران خفقان و شاه و شاه بازی و (که حرف بسیاره درباره شرایط اون روز!واقعا تصور کن!چه چیز مسخره ای!شاه!!!)یکی مثل جهان پهلوان تختی بروز می کنه و اینا با این همه ادعاشون دریغ از یه جوجه پهلوون...برای من و تو و ما پهلوون همون شیر مردها و شبر زنهائی هستند که هشت سال جانانه از عزت و شرفمون دفاع کردند و بس! اون دوتا لولک و بولک(داداشای حیف نون..پهلوون پوشالیا!)که تقشون در اومد...حالا هم این یکی..اینه رمز جاودانگی که هنوز بعد از ۴۰سال یاد تختی با شکوهتر برپا میشه و اینا هر روز منفور تر!آره سیاست کثیفه..ما هم که ممنوع از ابراز!همون یک بار و یک ماه در بدری تو جنگل و نون خشک و مرکبات خوردن و بعد هم اون بازجوئیهای وحشتناک ما رابس! همین آقای بلبل چقه یادم نمیره چه جوری حرفای خودشو تو دهنمون می ذاشت..و اونجا بود که یاد گرفتم هیچی نگم و سکوت کنم..و اون سکوت در بیرون هم ادامه داشت تاااا... برای ما ایرانیها شکنجه بدنی جواب نمیده!اما روحی چرا!!
همون شعرمونو بخونیم و درد بی درمون را وارد و باقی دردا رو خارج سازیم ما را به و بس!
مباظب خودت باش سادات خانوم:)

S4Mp جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:00 ب.ظ

/:) haaa , manam mashkokam :D heydari kee inja omade boood , hamino gof ke in mikhad kenar bekeshe , olampik am nemire , chon dopingie ;)) :D hala rasto doroghesho man nemdonam chera nemdonam,.

آرش جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:45 ب.ظ http://arashjavadi.blogsky.com

و شاید به این دلیل که رضازاده امسال شانسی برای کسب طلا نداشت. خودش قبلا گفته بود آماده نیست...

مزدک03 جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:49 ق.ظ

سلام آبجی،
من اینجا تازه اومدم، دنبال یه شعر میگشتم که تو وبلاگ تو پیذاش کردم. گفتم که بدونید هیچکدوم رو نمیشناسم.
در مورد حسین رضا زاده فقط بگم که خواهشا همه چیز رو سیاسی نکنیم. درسته که متاسفانه ورزش شدیدا درگیر سیاست شده و از لغو بازیهای تیم ملی بدبخت میشه به وضوح دید ولی حسین مدتهاست که بیماری داره. حتی قبل از اون تبلیغ هم گزارشات بیماری ثبت شده داره، البته اینطور که تو نوشته مشکوکی همین الان میگی اون گزارشام همه ساختگی و من چقدر خنگم.
ما هممون میشناسیم که کی بالا سرمون هست و داره گشور رو میگردونه، هممون هم شاکی هستیم بخاطر خیلی چیزاش ولی همین ترسیدن ها و سکوتهای بیجاست که میشه مثل آب پشت سد، منظورم اینه که اگر مشکلی داریم مطرح کنیم هی نشینیم و بگیم خوب اینا که جواب نمیدن یا بترسیم. کاری نکنیم که فردا به خودمون بگیم کاش حدلقل حرفمو زده بودما. ترس و بذاریم کنار. این تچربه شخصی خود من بود.
ببخشید وقتتون رو گرفتم. موفق و سالم باشید همگی. یا حق.

چون شما وجدانتون رو به من ثابت کردین چیزی نمی گم و فقط می گم چشم!
و ممنونم!

پرستیژ سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:49 ب.ظ http://iran-o2.blogsky.com

سلام سحر خانم
حال شما؟؟
خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم دلم واسه نوشته های شاد و متفاوت شما تنگیده بود.....
راستش منم همش همین رو میگم... قضیه خیلی بو داره ولی خب متاسفانه مردم هر چی بهشون میگن رو قبول میکنند... خصوصا که خود رضازاده هم اومد شبکه سه ایران مصاحبه کرد و از بیماریش گفت ولی با اون طرز رفتار من خیلی بعید میدونم که ماجرای املاک رابینسون بی تقصیر باشه این وسط!!
اینم یه کار مسخره مثل سایر کارهای مسخره ماست!! چطور بازیگرها حق دارند تبلیغات بکنند و بیلبوردها بهرام رادان و محمدرضا گلزار و ایکس و ایگرگ همه جا هست و یا بین مانکنهای تولیدی لباسها... ولی ورزشکارها نه؟؟؟
اصلا یکی از راههای کسب درآمد ورزشکارهای مشهور دنیا همینه دیگه!!
ناصرحجازی هم خیلی شاکی بود از این ماجرا ولی گفته به کسی ربطی نداره و منم الان در ورزش ایران سمتی خاصی ندارم. پسرش آتیلا هم که با مهرداد میناوند کلا ریختن رو هم!
به هرحال یه مدال طلامون مفت پرید، نیست ما خیلی طلا میگرفتیم حالا بیخیال این یکیش شدیم!! فدای سر ملت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد