در این مدت سه سال غیبت از این صفحه اتفاقات خیلی زیاد و مهمی برام افتاده! اتفاقاتی که بیشترش در مغز و قبلم بوده و مهم ترین نمود خارجیش دوباره دانشجو شدنم هست. از خیلی جهات در دنیای متفاوتی به سر می برم در عرض همین یک ترم دانشجو بودن.
برای اولین بار دارم از مطالعه علمی لذت میبرم و جایی هستم که دوستش دارم. خوندن و نوشتنم رو دارم قوی می کنم و این پیشرفت خیلی راضیم می کنه به خصوص که اولین مقاله ی 13 صفحه ای رو تحویل دادم و نمره ی خیلی خوبی گرفتم و انگیزه ی زندگیم رو برده بالا! درگیر مقاله ی دوم هستم که هنوز ایده ای از نوشتنش ندارم و همکلاسی عزیز که بازنشسته شده و فکر کرده که فرصت خوبی پیش اومده که بیاد درس بخونه قراره راهنماییم کنه! استاد معتقد بود یکی از بهترین مقاله ها رو ایشون تحویل داده و منم می رم که دو دستی بچسبمش! تلاشش در سن 62 سالگی برای من تحسین برانگیزه!
سلام سحرم !!!
خوبم ، خوبی ؟ نی نی خوبه ؟! منم دل برای سحر تنگ شده بود! یادش بخیر چه برو و بیایی بود !!!
Salame dobare