این اشک های ناخودآگاه!

از بعد از دیدن توئیتر جواد ظریف در مورد توافق هسته ای، اشکم بند نمیاد!


یک اشک ناخودآگاه که بیشتر توش غصه داره تا شوق! از فکر اینکه اگر این تحریم ها نبود، اگر این قلدربازی های سیاسی نبود، چقدر کشورم و مردمم می تونستن زندگی راحتتری داشته باشن در سالهای گذشته!

اینکه چقدر حالم از این قدرتهای بزرگ جهانی که می خوان همه ی کشورهای دیگه موم دستشون باشن حالم به هم می خوره!


و اینکه چقدر به کشورم و به خصوص به جواد ظریف افتخار می کنم! اخلاق و گفتگو پیروز شد! خاتمی مچکریم!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
فائزه یکشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 11:27 ق.ظ http://faezeh6.blogfa.com

سلام سحری :)
خوبی؟ روبراهی؟ قوی؟
پسرک خوبه؟ استاد ما خوبه؟ :دی
سال نوت مبارک. فوق لیسانستم مبارک. کلی چیزای دیگه هم که من نمیدونم مبارک
اینقده دلم برای روی ماه ندیدت تنگ شده
تو غربت کاشون را دیدی و حالا غربت اونجا ولی هم با ایمانی و ام با عشق. دعا میکنم روز به روز بیشتر پر شی از آرامش و عشق و ایمان و شادی
از خیلی دور یه جایی کنارای زاینده رود میبوسمت و میگم با همه دوری نزدیکی

سلام فائزه جان! خوبی؟
ممنونم که به این صفحه سر زدی! مرسی بابت همه ی تبریکهات!
خیلی لطف داری و از پیغامت کلی انرژِی خوب گرفتم!
کنار زاینده رود را عشق است!
آخرش هم متوجه نشدم این صفحه را از کجا یافتی!!
95 برات پر از خوشی باشه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد