ترمز

سلام

حافظ:

سحر ز هاتف غیبم رسید مژده به گوش

                                   که دور شاه شجاع است می دلیر بنوش

شد آنکه اهــــل نظر بر کناره می رفتند

                                  هزار گونه سخن در دهــان و لب خاموش

 

*   *   *

چه احساسی بهتون دست می ده اگه:

در تاکسی نشستید یک آقایی میان چند تا تبلیغ می ریزن تو ماشین و رد می شن، چشمشون به شما که می افته بر می گردن و چند تا دست شما می دن و با لبخند می گن "کلاسای خیلی خوبی داره" فکر می کنید که حتما باز تبلیغ های کلاسای کنکوره و با اعتماد به نفس میاید توضیح بدید که احتیاج ندارین که آقاهه سریع کاغذا رو می ده و می ره : «مهد کودک و پیش دبستانی گل های . . . با کادری مجرب. . .»!!!

*   *   *

این پله های برقی پل عابر پیاده ی هفت تیر هم نکته ای شده برای خودش!

رفت و آمد از روی پل 5-6 برابر قبل شده، هیچ وقت نمی دونستم چهار تا پله این همه سخت بوده!!

صدا...

آغاز و لرزش و پایان
                       آغاز و لرزش و پایان...
آغاز و لرزش و چرخش و طپش و فریاد!
فریادی که صداش به هیچ گوشی نمی رسه...

*   *   *

«پیاز»

پیاز چیز دیگریست
دل و روده ندارد
تا مغزِ مغز پیاز است
تا حدِ پیاز بودن
پیاز بودن از بیرون
پیاز بودن تا ریشه
پیاز می تواند بی دلهره ای به درونش نگاه کند
...

ویسواوا شیمبورسکا

*   *   *

نوروز به روایت تصویر ۲ !



فتحی هم رفت...

  ( امروز۲ فروردینه! یکی این بلاگ اسکای رو از خواب غفلت بیدار کنه!)

بریده ی جراید!:
تولد بره عجیب الخلقه در سراب؛
سراب-خبرنگار روزنامه محافظه کار!
         بره ای با چهار دست و چهار پا و دارای سه گوش و با سر عقابی شکل بدون مغز با عمل سزارین در مطب دامپزشکی دکتر محمدعلی دادخواه از شکم مادر خارج شد!
...
این بره لحظاتی بعد از تولد فوت کرد!

یادتون باشه هر چقدر هم دست و پا داشته باشین، مغز نداشته باشین می میرین!!!!!!!!!!

*   *   *

آی آدمها.... اینقدر درس نخونین...!

من امسال بچه ی خیلی خوبی شدم و همه جا رفتم عیددیدنی! (البته به جز یک جا و اونم با عذر کاملا موجه!) خلاصه در حین این دید و بازدیدها کشف کردم که ما یک فامیل دور داریم که به دلیل درس خوندن خیلی زیاد 18 سال پیش در سن 18 سالگی دچار اختلالات شدید روانی شدن و تا الآن هم فقط با قرص تمام مدت خوابن! ایشون بعد از دیپلم،رشته ی پزشکی قبول می شن ولی دیگه هیچ وقت درس نمی خونن و الآن حتی توانایی خوندن یک خط روزنامه را هم ندارن!
من میگم اینقدر درس نخونین، آخر عاقبت نداره!
(تیبا خیلی یادت بودم! باید شما رو به اینا معرفی می کردیم یه خورده نصیحتشون می کردین!)

*   *   *

اینم از حافظ (و البته یک سپاس مجدد!  )

به غیر از آنکه بشد دین و دانش از دستم
                                           بیا بگو که ز عشقت چه طرف بربستم
...

*   *   *

مهدی فتحی هم رفت...هنرمند توانا و دوست داشتنی...تئاتر رومئو و ژولیت...یادش بخیر!روحش شاد،یادش گرامی...



نوروز

سلام!

سال 82 هم مثل 79،80،81،... گذشت، مثل ...،83،84 که می گذرن!
چه جوری گذشت؟ بالا و پایین زیاد داشت...خیلی زیاد...کم هم چپ و راستمون نکرد!
فکر کنم درصد زمان هایی که از پسشون بر نیومدم هم تو این سال زیاد بود!

دلم یک تحول درست و حسابی می خواد، نه تو زندگی (اون که ماشاالله تحولاتش بیش از معمول هم هست!!) تو وجود خودم.یک تولد می خوام.یک بهار می خوام. شکوفه...جوونه...رویش...

و ای کاش اینگونه بود:

خانه تکانی کرده ام
روزهای زیادی دور ریختنی بود
توبره ام پاکِ پاک
آنچه تنها از دیروز ماند
                               به امروز رسید و به فردا می رسد
و زنگ نمی خورد زیر باران سالیان
حرفت بود که گفتی:...

محمد هاشم اکبریانی (مهاب)

 

نوروز مبارک!


امیدوارم در سال جدید زیبایی های بیشتری رو بتونیم ببینیم!