-
اندیشه!!
پنجشنبه 22 خردادماه سال 1382 00:57
شرحِ استعداد...!! این یک ماجرای واقعی ست! -*-*-*-*-*-*-*-*- سحر- بفرمایید : سلام! - سلام؟ : خوبی؟ - ممنون شما خوبین!؟ : نشناختی؟ - نه متأسفانه! : نباید هم بشناسی بی معرفت! - !!!؟؟؟ : من پگاهم * ! - پگاه!؟؟؟ : بابا منم، پگاه توانا! - ؟؟؟ : ای وای ... پارسال... - ؟؟؟ : آموزشگاه دانا... - آموزشگاه دانا!!؟؟ : آموزشگاه هم...
-
جست و جو
شنبه 17 خردادماه سال 1382 18:22
سلام، گاهی بعضی حرفها، جمله ها و شعرها مثل یک تلنگر می مونن، مثل یک محرک، منبعِ انرژی...! یادآوری می کنن بدیهیاتی رو که گاهی از ذهنمون دور می شن و باز باهاشون جلو می ریم و امید می گیریم... این شعر برای من از این دسته است: جست و جو در پشت چارچرخه ی فرسوده ای، کسی خطی نوشته بود، "من گشته ام. نبود! تو دیگر نگرد، نیست! "...
-
وبلاگ نویسی
دوشنبه 12 خردادماه سال 1382 09:05
سلام، امروز پدر محترم یک روزنامه دستم و دادن و گفتن اینو بخون جالبه. منم دیدم یک مصاحبه با آقای دکتر صادق زیبا کلام هست و از اونجایی که خدا رو شکر چند سالیه عطش سیاسیم کاملاً فروکش کرده عکسای آقای زیبا کلام رو نگاه کردم و روزنامه رو کنار گذاشتم!! بعد از چند ساعت صفحه ی پشت اون روزنامه رو اتفاقی نگاه می کردم و دیدم ......
-
حسٍ خوبٍ زندگی!
پنجشنبه 8 خردادماه سال 1382 00:12
چهارشنبه ، ساعت 19:15 سلام، سحر صحبت می کنه! دارم می نویسم... امروز خونه ی دختر خاله ی عزیز بودیم، اینکه تو این وضع درس و زندگی آدم یه روزِ کاملشو بذاره برای یه مهمونی دیگه خیلی معرکه ست! الآن با آژانس دارم بر می گردم خونه، میدونِ تجریش هستم. آقای محترم راننده پرسیدن که آهنگ گوش می دین و گفتم فرقی نمی کنه و صدای بلند...
-
سحرم!
چهارشنبه 27 فروردینماه سال 1382 00:03
این صفحه توسط سحر غصب شد!!!! وبلاگ قبلی : http://Saharam.Persianblog.com