کاروان خاطره
با صد شتر جنون
تا گم شدن در ازدحام رنگی مهتاب
می دوید
تا یک غرور پوچ
در پهنه ی کویر
در جابجایی طوفان شن
به وسعت دید
مردی به هیبت یک ساربان پیر
از خاطرات بیابانی اش
گریست.