-
یکطرفه...
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1387 20:25
خسته ام از این جاده ی یکطرفه...
-
زمزمه...
سهشنبه 1 مردادماه سال 1387 11:04
من، تو را... او را... کسی را... دوست می دارم! پ.ن1: این جمله با صدای پرویز پرستویی از اوناییه که هر چند وقت یکبار می افته سر زبونم و ولم نمی کنه! چندان هم نیم دونم یعنی چی! پ.ن2: بالاخره نمره های دانشگاه گل و بلبلمون اومد! مهم ترین درسم براش -0- رد شده در حالیکه امتحانش رو چندان بد هم نداده بودم! یعنی دانشگاه بی صاحاب...
-
معده ی آدم!
شنبه 29 تیرماه سال 1387 23:42
اگه این معده آدم بود، هر با که داشت پر می شد یه سری صدایی چیزی می کرد به خدا اگه ما باز چیزی توش می چپوندیم! من که دست خودم رو بو نکرده بودم که بفهمم داری می ترکی! دهنت رو باز می کردی خودت می گفتی! دست از سرم بردا ر ر ر ر ر ر ر ! پ.ن1: دست معده کجاشه!؟ پ.ن2: یه اعتراف! فقط می خواستم اینجا رو به روز کنم و اصلاً هم ذهنم...
-
۲۵ سال پیش در چنین روزی...
پنجشنبه 20 تیرماه سال 1387 00:30
ربع قرن از زندگی سحر گذشت... به همین سادگی... به همین خوشمزگی!!!
-
اعتصاب!
جمعه 14 تیرماه سال 1387 19:22
دلم نمی خواد که انگشت ام روی این کیبورد هی قر بدن و هر چی که می خوان رو با مغز م دست به یکی کنن و بیرون بریزن!!! حالا هر چقدر هم که من دندون رو جیگر بذارم! انگشت و مغز م رو چی کار کنم!؟!؟
-
۶ نکته ی کوچک!
پنجشنبه 6 تیرماه سال 1387 16:20
۱- امتحانات سحر به پایان رسید! ۲- سحر تعطیلات تابستانی خود را آغاز نموده و به تهران کوچیده! ۳- سحر امتحان که ندارد چندان انگیزه ای برای پناه بردن به وبلاگ من شر امتحانات رجیم ندارد! ۴- سحر امروز بسیار گیلاس تناول نموده و خوشحال است! ۵- سحر از امشب غصه دار می شود. ۶- همین دیگه حتماْ که نباید سحر پرچانگی کند!!!
-
در این عصر ارتباطات...
دوشنبه 27 خردادماه سال 1387 10:07
(موبایل فریادزنان سحر را صدا می زند!) سحر: بفرمایید... صدا: سلام سحر: سلام صدا: الهه خانوم؟ سحر با تفکر و تردید: دخترشون هستم! صدا با هیجان: اِ ِ ِ سحر توئی!؟ حالت خوبه؟ سحر متعجب: ممنونم ببخشید شما!؟ صدا خوشحال: من فریده هستم! نمی دونستم این شماره ی توئه من تو دفتر تلفنم به اسم مامانت نوشتم! سحر همچنان متفکر و متعجب:...
-
خاله نگین در گلاسگو!
جمعه 24 خردادماه سال 1387 16:58
خاله نگین ما رفت! همان خاله نگینی که قول داده بودم قصه ی چگونه خاله شدنش را بگویم و نگفتم و الآن هم حال و حوصله ندارم که بگویم! خاله نگین ما ۴ روزی می شود که رفته است و ۴ سالی باید بگذرد! بسار بسیار دلتنگشان هستیم! خاله نگین و عمو (و البته عمه و ریش بزرگ!) دو سالی از زندگی کاشانی ما را شادتر کردند و جمع ۶ نفره ی مان...
-
اثرات امتحان تغییرات احتماعی
دوشنبه 20 خردادماه سال 1387 20:45
به نظر "فریمن" اگر ما یک دوره ی پنج هزار ساله را برای زندگی در کره زمین در نظر بگیریم و آن را به هشتاد روز تقلیل بدهیم می توانیم داوری های زیر را مطرح نماییم: - زندگی 60 روز پیش پدیدار شده است. - انسان در قدیمی ترین حالت و شکلش یک ساعت پیش ظاهر شده است. - عصر سنگ شش دقیقه پیش شروع گردیده است. - انقلاب کشاورزی پانزده...
-
شوخی نداریم!
سهشنبه 14 خردادماه سال 1387 14:57
از پسر 3 ساله ی نازِ همسایه جهت شیرین کاری می پرسی: شما آقا موشه هستین!؟!؟ اخم می کنه و خیلی جدی می گه: نه، من علی مزدیان هستم! و تو شرمنده ی رفتار بچه گانه ی خودت می شی!!!
-
سینک
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1387 18:04
این عکس رو هم در نیاسر گرفتم! پایین آبشار! از همه ی دوستان به خصوص دوستان معمار دعوت می شود که نظر خودشان را در رابطه با این سازه ی پیچیده اعلام بدارند و راجع به کاربرد این سینک برای سحر توضیح دهند! پ.ن ۱ : لینک عکس از فلیکر هستش، یادم نبود بعضی جاها فیلتره! اگه بدونم نمی تونین ببینین جای دیگه می گذارمش، خبرم کنین!...
-
اظهار وجود!
جمعه 3 خردادماه سال 1387 23:17
من گرمشه!
-
محرمانه!
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1387 16:04
یک چیز در گوشی: امروز سحرِ خنگ با جارو برقی دنبال یک مگس افتاد تا شکارش کند و بیاید اینجا با افتخار اعلام کند که یک مگس خنگ را با جارو برقی شکار کرده!!!! اما فهمید فقط ظاهر مگس ها خنگ است اما باطناً کلی از خودش هم تیزتر هستند!!!
-
هنگامی که سحر دکترای افتخاری می دهد!
شنبه 21 اردیبهشتماه سال 1387 11:58
گزارش ادامه روند بیمارگی سحر: بعد از مراجعه به صد و بیست و چهار هزار پزشک و عجز و ناله ی سحر که شما را به جان خودتان فقط کاری کنید که سحر شب ها سرفه نکند و بتواند بعد از دو هفته یک شب تا صبح بخوابد و پزشکان عزیز هر کدام یه سری شربت و قرص و آمپول و اسپری و کپسول استنشاقی تجویز نمودند و سحر جز می زد که هیچ کدام این ها...
-
بیمارگی 2 !
دوشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1387 16:43
1- سحر مدت هاست که بیمار است! 2- سحر ویروسی شده است و همسرش حتی یک آنتی ویروس مناسب هم نتوانسته به روی نصب کند! 3- سحر در هفته ی گذشته 4 تا تزریق به رگ و 4 تا تزریق به عضله داشته و مقدار زیادی شیشه ی شربت سینه را سر کشیده و قرص های فراوانی بلعیده ولی هیچ کدام جوابی نداده! 4- سحر دیروز به طور مستاصل در حالت خفقان از...
-
جورواجور از سحر
دوشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1387 17:46
پیامک (نیاسر) آقای خرچنگ! (در جوی زیبای نیاسر) آسمان... توت... و دیگر هیچ! ( درهمین نزدیکی)
-
اعتماد!
جمعه 30 فروردینماه سال 1387 16:13
سلام! یه چیز خیلی عجیب اما واقعی!! من تازه یاد گرفتم که باید به خدا اعتماد کامل داشت!!! یعنی هزار بار اینرو شنیده بودم ولی تازه معنیش رو فهمیدم! اینکه مطمئن باشی هر اتفاقی که میوفته و افتادنش دست تو نبوده حتماْ حتماْ بهترین اتفاقی بوده که خدا خواسته! اینکه هر وقت که خدا بخواد برات بهترین شرایط رو جور می کنه و اینک هر...
-
کنف
دوشنبه 26 فروردینماه سال 1387 23:31
یه پشه که ۳۵ دقیقه داشته در گوشِت سخنرانی می کرده رو، تو هوا می گیریش و یه لبخند خیلی فاتحانه هم می زنی و وسطای لبخند فاتحانه ت مشتت رو باز می کنی که جنازه رو ببینی و بیشتر به خودت افتخار کنی که جناب پشه پر می کشه و با صدایی شبیه "هه هه هه" به ریشت می خنده و می ره یه گوشه زیر نظرت می گیره تا یه وقت مناسب دیگه! حسی...
-
بی خیال لطفاً!
یکشنبه 18 فروردینماه سال 1387 23:16
این فرم افتتاح حساب دیروز در مقابل دیدگان ما قرار گرفت: می تونم التماس کنم بانکداریِ الکترونیک رو بی خیال بشین!؟!؟
-
نوروزی دیگر
پنجشنبه 1 فروردینماه سال 1387 22:34
همیشه لحظه ی سال تحویل برام پر از وهم بوده! اینکه پارسال نمی دونستی که سال دیگه موقع تحویل سال کجایی و امسال هم نمی دونی سال دیگه کجا خواهی بود و چه بر تو خواهد گذشت و سال های دیگر هم. خدا رو شکر می کنم که امسال موقع تحویل سال پیش مامان و بابا بودیم و همین برام دنیا دنیا ارزش داشت و آرزو می کنم جمعمون هر سال جمع تر...
-
غروب - امارات - سحر
چهارشنبه 22 اسفندماه سال 1386 17:10
-
عکس های هوایی سحر!
سهشنبه 21 اسفندماه سال 1386 14:32
-
یک روز زیبا
سهشنبه 30 بهمنماه سال 1386 21:03
پای کامپیوترم و پنجره ی کنار کامپیوتر بازه و هوا فوق العاده! آسمون پر از ابرای قشنگه. حیفه که ازشون عکس نگیرم می رم تو بالکنِ اتاق خواب (جایی که همیشه از اونجا از آسمون عکس می اندازم) چند تا عکس انداختم ولی آسمون خیلی قشنگ تر از اونیه که بشه به این راحتیا ازش دل کند. شال و کلاه می کنم و می رم بالا پشت بوم البته با کلی...
-
نوشتن
جمعه 26 بهمنماه سال 1386 21:57
سلام، این مدت نوشتنم نمی اومد. راستش هنوز به فرمول دقیقی دست پیدا نکردم که چه وقتایی نوشتنم نمیاد! گاهی می شه هزار تا چیز (معلومه که دارم غلو می کنم!) تو سَرَمه که دوست دارم اینجا بنویسم و گاهی هر چقدر به خودم فشار میارم (خیلی خودم رو کنترل کردم که ننویسم زور می زنم !) هیچی به ذهنم نمی رسه که برای "سحرم" مناسب باشه....
-
لایه ی اوزون
سهشنبه 9 بهمنماه سال 1386 08:18
در یک برنامه ای در شبکه ی دو، داشتن با بچه ها ی مهد کودکی راجع به لایه ی اوزون صحبت می کردن!! از یکی از بچه ها پرسید چی کار کنیم که لایه ی اوزون بیشتر از این آسیب نبینه؟ بچهِ خیلی ملوس و خوردنی گفت: باید روی دودکش های کارخونه ها یه "در" بذارن که دیگه دود نتونه از اونجا بیاد بیرون!!!!!! قربونت برم من، فکرِ خلاق !!!...
-
آفتابه در کاشان کمیاب شد!!!!
جمعه 5 بهمنماه سال 1386 23:31
یکی از شهروندان کاشانی عنوان کرد، هفته ی گذشته بعد از ساعت ها گشتن در شهر به دنبال آفتابه بالاخره آفتابه ای با قیمت 2200 تومان یافته و خریداری نموده! به گزارش خبرگزاری سحر آقای فروشنده ای که در حال شنیدن این سخنان بود گفت: "آخه اون گفت 2200 تومن و تو هم دادی!؟ ما اینجا آفتابه ی خوب رو می دیم 600 تومن" مالباخته در جواب...
-
قصه
پنجشنبه 27 دیماه سال 1386 08:07
سلام! نگین خاله (خاله تنها یک لقب می باشد و ایشان اصلاً هیچ خاله ای نمی باشد و نمی شود و البته آن هم قصه ای دارد!!) در قسمتی از پیام خود برای عکس های پست قبلی این وبلاگ آورده است که " آدم باید چقدر سرخوش باشه که از طلوع آفتاب روز ۸۶/۱۰/۲۰ تو اون اوضاع و احوال بحرانی!؟ عکس بگیره!!!!!!!!!!!!!!!" این بدان جهت می باشد که...
-
و باز هم برف!
یکشنبه 23 دیماه سال 1386 03:11
طلوع پنجشنبه ۸۶/۱۰/۲۰ آقا کوچولو!
-
برف و شربت آلبالو!
یکشنبه 16 دیماه سال 1386 15:59
کلی کیف داد!
-
بیمارگی!
شنبه 1 دیماه سال 1386 15:17
سلام، توجه خوانندگان محترم را به نکات زیر جلب می نمایم: 1- سحر اعصاب ندارد! 2- سحر حوصله ی هیچ گونه برقراری ارتباط را تا اطلاع ثانوی ندارد! 3- سحر این ترم 24 واحد درس دارد! 4- از بند 3 نتیجه می شود سحر 12 امتحان دارد. 5- سحر از 6 دی تا 2 بهمن امتحان دارد. 6- سحر 10 کتاب از این 12 کتاب را تا به حال نخوانده است! 7- سحر...