جعبه سحرآمیز زیبایی!

موضوعی که ماه هاست دارم بهش فکر می کنم و خیلی دوست دارم روش کار کنم موضوع زیبایی و به خصوص چاقی و لاغری و رژیم غذایی هست!
اینکه یک سری معیارها و استانداردها برای "زیبایی" انتخاب می شه توسط بخشی از یک جامعه و اکثر مردم تمام تلاش خودشون رو می کنن تا به اون استاندارد نزدیک بشن، یا به عبارتی خودشون رو به هر قیمتی که شده بگنجانند در "جعبه ی زیبایی". وقتی زیبایی ارزش حساب بشه در خیلی از جوامع مردم هم تا جایی که بتونن سعی می کنن خودشون رو در اون قالب بگنجونن تا به "ارزش" نزدیک تر بشن. وقتی آدم ها ما رو از روی ظاهرمون، چهره مون، لباسهامون "قضاوت" می کنند ما هم سعی می کنیم خودمون رو به "ایده آل" های معرفی شده نزدیک بکنیم.
اینه که تمام فکر رو ذکرمون می شه ظاهرمون، آرایش صورتمون، لباسمون، هیکلمون! توجه به هر کدوم اینها تا جایی که برامون خوشایند هست و به خاطر دیگران ما رو به زحمتی نمی ندازه شاید اعتماد به نفس بیشتری بهمون بده ولی باید با خودمون صادق باشیم که ما چقدر به خودمون زحمت میدیم تا اونی بشیم که به چشم بقیه "زیباتر" و "خوش هیکل تر" باشیم؟ چقدر از وقت و زندگی و مغزمون رو تلف می کنیم برای این کار؟
نمی دونم اینایی که گفتم می شه مقدمه یا کل موضوع! ولی من یک علاقه ی شدیدی پیدا کردم که به جنگ فرهنگ رژیم و لاغری برم! اینکه سلامت که با یک ورزش مداوم می تونه به دست بیاد رو هدف قرار بدیم به جای سایز کم کردم و نخوردن! اینکه زنان ما و دخترهای ما خودشون رو همون طوری که هستند دوست داشته باشن! اینکه بیشتر از اینکه به ظاهر همدیگه نگاه کنیم به شخصیت و افکار هم توجه کنیم... راهش چیه؟