خانه عناوین مطالب تماس با من

سحر

سحر

پیوندها

  • .

دسته‌ها

  • لبخند 22
  • ادبیات 22
  • خاطره 106
  • عکس 14
  • نقد 21
  • سر راهی! 20
  • خاطرات دانشجویی 5

ابر برجسب

خاطره زندگی_عجیب دلتنگی ایران تجربه هذیان_شبانه ترجمه_کتاب پیشکسوت بلاگ اسکای خاطره تلخ خارج کار تشکر زندگی پایان نامه آمریکا

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • روز از نو...
  • بازگشت
  • ۹۹/۹/۹
  • تجربه ای دیگر...
  • اون روزِ خوب...
  • روزی دیگر ثبت شود در جریده‌ی روزگار!
  • زندگی عجیب است!
  • [ بدون عنوان ]
  • آخرین روز تابستان ۹۸
  • [ بدون عنوان ]
  • دیروز
  • محکم‌تر!
  • عجیب است آدمی!
  • [ بدون عنوان ]
  • حس!؟

بایگانی

  • خرداد 1402 1
  • آبان 1400 1
  • آذر 1399 1
  • تیر 1399 1
  • اسفند 1398 1
  • آذر 1398 1
  • آبان 1398 1
  • مهر 1398 1
  • شهریور 1398 2
  • مرداد 1398 3
  • تیر 1398 1
  • بهمن 1396 1
  • آبان 1396 1
  • خرداد 1395 1
  • اردیبهشت 1395 3
  • فروردین 1395 3
  • اردیبهشت 1394 1
  • فروردین 1394 1
  • اسفند 1393 1
  • دی 1393 3
  • آبان 1393 2
  • مهر 1393 2
  • شهریور 1393 1
  • خرداد 1393 3
  • اردیبهشت 1393 8
  • بهمن 1392 1
  • دی 1392 1
  • شهریور 1392 3
  • مرداد 1392 6
  • تیر 1392 3
  • فروردین 1392 1
  • اسفند 1391 5
  • بهمن 1391 4
  • آذر 1391 2
  • آبان 1388 3
  • مهر 1388 1
  • شهریور 1388 3
  • مرداد 1388 3
  • تیر 1388 2
  • خرداد 1388 4
  • اردیبهشت 1388 3
  • فروردین 1388 4
  • اسفند 1387 2
  • بهمن 1387 1
  • دی 1387 3
  • آذر 1387 3
  • آبان 1387 1
  • مهر 1387 5
  • شهریور 1387 6
  • مرداد 1387 7
  • تیر 1387 4
  • خرداد 1387 6
  • اردیبهشت 1387 4
  • فروردین 1387 4
  • اسفند 1386 2
  • بهمن 1386 4
  • دی 1386 4
  • آذر 1386 4
  • آبان 1386 2
  • مهر 1386 1
  • شهریور 1386 1
  • مرداد 1386 1
  • تیر 1386 2
  • خرداد 1386 4
  • اردیبهشت 1386 4
  • فروردین 1386 1
  • اسفند 1385 3
  • بهمن 1385 1
  • دی 1385 4
  • آذر 1385 3
  • آبان 1385 3
  • مهر 1385 5
  • شهریور 1385 7
  • مرداد 1385 7
  • تیر 1385 8
  • خرداد 1385 2
  • اردیبهشت 1385 4
  • فروردین 1385 6
  • اسفند 1384 5
  • بهمن 1384 3
  • دی 1384 4
  • آذر 1384 5
  • آبان 1384 4
  • مهر 1384 2
  • شهریور 1384 1
  • مرداد 1384 1
  • تیر 1384 2
  • خرداد 1384 3
  • اردیبهشت 1384 1
  • فروردین 1384 1
  • اسفند 1383 1
  • بهمن 1383 1
  • دی 1383 2
  • آذر 1383 2
  • آبان 1383 2
  • مهر 1383 3
  • شهریور 1383 1
  • مرداد 1383 4
  • تیر 1383 4
  • خرداد 1383 5
  • اردیبهشت 1383 6
  • فروردین 1383 5
  • اسفند 1382 9
  • بهمن 1382 7
  • دی 1382 3
  • آذر 1382 7
  • آبان 1382 8
  • مهر 1382 7
  • شهریور 1382 4
  • مرداد 1382 14
  • تیر 1382 7
  • خرداد 1382 7
  • فروردین 1382 1

آمار : 586243 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • روز از نو... پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1402 08:51
    خب همینطور که می‌بینید دوسال پیش تعجب کردم از اینکه چطور یکسال بود که اینجا چیزی ننوشته بودم امروز رو اومدم ثبت کنم که بگم روزی که از عجیب بودن همین پایینتر نوشتم، در خواب هم نمی‌دیدم که روزی مثل امروز را تجربه کنم! در کنار عزیزان در دامان طبیعت، روز متفاوت و جذابی بود فراتر از تصورم در سال‌های گذشته. زندگی بازی‌های...
  • بازگشت جمعه 28 آبان‌ماه سال 1400 22:28
    باورم نمیشه نزدیک یک سال شده که اینجا چیزی ننوشتم! حتی وقتی که اینجا نمی نویسم هم به یادش هستم البته! نمی‌شه ثبت نکنم که در این یک سال یکی از بهترین اتفاق‌های زندگیم افتاد و اونم پایان دادن به رنجی حاصل از ارتباطی مسموم و طولانی بود. خوشحالم که تموم شد و شاکرم که قدرتی پیدا کردم که مسیر زندگی رو که از ریل خارج شده بود...
  • ۹۹/۹/۹ یکشنبه 9 آذر‌ماه سال 1399 07:32
    من از زمانی که عددها را شناختم علاقه‌ی عجیبی به عددهای رند داشتم. هر جا عددی می‌نوشتم یا چیزی باید می‌شمردم دوست داشتم رند باشه یا حداقل به صفر ختم بشه! هر کارت و شماره‌ای که گرفتم سریع چک می‌کردم به عشق اینکه رند باشه! کارت ورود به جلسه، کارت دانشجویی، کارت ملی، گواهینامه و حتی نوبت‌های بانک. هیچوقت اتفاق خاصی که در...
  • تجربه ای دیگر... یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1399 06:51
    صدایی جز کولر روشن و غلغل کتری نمیاد... برای اینجا عجیبه... میتونست این لحظات تبدیل بشه به زمانی برای غمبرک زدن و غرق شدن در نامعلومهای آینده... به جاش شد فرصت رشد و ترجمه ی کتابی که آرزوی چاپش را دارم... براستی که آدمی موجود عجیبی میباشد...
  • اون روزِ خوب... چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1398 10:17
    اون روز، روز خوبی بود. روزهای بعدش تلخ بودند و سخت. اما اون روز، روز خوبی بود. همون روز می‌فهمیدم که چقدر خوب بود؟ یادم نمیاد. الان می‌فهمم. اون روز، روز خیلی خوبی بود. چقدر خوب که اون روز رو ضبط کردم. اون روز خوب رو. اون بهترین روز رو. خیلی روز از اون روز می‌گذره. روزهای عجیب. هیچ کدوم به خوبی اون روز نبود. روزهای...
  • روزی دیگر ثبت شود در جریده‌ی روزگار! چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1398 10:05
    امروز هم روز عجیبی بود، مثل روزهایی دیگر!از صبح، از همنوا، تا وکلا.طبیعی‌ترین اتفاق پایان چنین روزی آیا یک تصادف در بزرگراه نمی‌تواند باشد؟
  • زندگی عجیب است! دوشنبه 13 آبان‌ماه سال 1398 13:02
    زندگی این روزها دارد ما را زیاد بالا و پایین می‌کند. ما هم سعی می‌کنیم به رویش نیاوریم که دارد با ما چه می‌کند و دلش را می‌گذاریم خوش بماند که به هر سازی که می‌خواهد ما را می‌رقصاند! اما حقیقتاً ما آنقدرها هم منفعل نیستیم، این زندگی این بالاهایی که دارد ما را می‌برد، از پایین‌هایی که می‌کشد، دلچسب‌تر است‌. یا بهتر...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1398 11:32
    دو روزی هست که تهران داره سیراب می‌شه. می‌تونم بگم بعد از دو سال، که با ابری شدن‌ هوای تهران، همه‌ی غم سالهای غربت می‌ریخت توی دلم و باز افسرده می‌شدم، این روزها دوباره دارم از تهرانِ بارونی لذت می‌برم. امشب که شدیداً آسمون هم در حال غرش هست دارم حسابی کیف می‌کنم. احساس می‌کنم آسمون داره خودش رو خالی می‌کنه، غم‌ها و...
  • آخرین روز تابستان ۹۸ شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1398 19:56
    بالاخره دارم کم کم با حس و حال اولین و آخرین روزهای فصل و رفت و آمدشون ارتباط جدی برقرار می‌کنم. بیشتر زندگی می‌کنمشون . حس سبکی بیشتری نسبت به قبل دارم و از این بابت خوشحالم. این مدت بعد از تغییرات زیاد به شدت مشغول رتق و فتق امور پسران بودم و حالا می‌تونم بگم روی روالی داریم میوفتیم که خوشاینده. انرژی زیاد می‌بره...
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1398 22:27
    چقدر حالم بد بود وقتی که اون پست پایینی نه و پایین‌ترش را اینجا نوشتم! حالم از اون اتفاق که بد بود، دو روز هم در تب و بی‌حال بودم و فشار روانی دیگری هم داشتم. الان حالم با آن زمان قابل قیاس نیست و فکر می‌کنم که آیا کار درستی بود با حال خراب، ثبت کردن در این ساحل آرامشم؟
  • دیروز یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1398 22:08
    ۱۴ سال و تمام؟
  • محکم‌تر! جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1398 12:57
    گزینه‌های مختلفی برای ثبت در اینجا داشتم و عجیبه که مغزم طی یک گردش عجیب تصمیم گرفت منفی‌ترین و منفورترینشون رو اینجا ثبت کنه و منم باید به تصمیمش احترام بگذارم. دیروز بعد از سالیان سال شنیدن تعریف و تمجید درباره‌ی فعالیت‌های حرفه‌ایم که در کنارش ملایم‌ترین نقد هم من را برآشفته می‌کرد، بعد از دو ترم تدریس و گرفتن...
  • عجیب است آدمی! پنج‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1398 11:54
    امشب هم از آن شب‌هایی هست که دوست دارم اینجا ثبت کنم. رضایت به کاری دادم و اتفاقی در حال افتادن است که اگر سال گذشته در همین روزها در موردش با من صحبت می کردید دوست داشتم شرحه شرحه‌تان کنم! البته که شما نمیتوانستید این پیشنهاد را بدهید و کسی که حرفش را زد هم شرحه شرحه نشد اما روح و روان من را رسما سلاخی کرد. در این...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1398 11:58
    سلام و سلامتی! اول اینکه مدتی هست که متوجه شدم اینجا رفع فیلتر شده! خوشحالیم که مسئولین هم به حرف ما رسیدند بالاخره! دوم اینکه از دست خودم خسته‌م که مدام به خودم یادآوری می‌کنم که باید بیشتر بنویسم و این اتفاق نمی‌افتد. سوم اینکه یکی از بزرگترین اتفاقاتی که برایم در دنیای واقعی افتاده را اجازه دارم اینجا ثبت کنم؟ این...
  • حس!؟ پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1396 10:52
    من نوشتنم معمولاً اینجوریه که یهو می‌گیردم! از دوران طلایی وبلاگ‌خوانی و وبلاگ‌نویسی هم اینطوری بودم که بعد از خواندن یک سری متن خوب و جذاب به شدت می‌رفتم توی مود خالق شدن! اصلا نمی‌فهمم چرا اینقدر سنگ جلوی نوشتنم میوفته، حتی نمی‌فهمم واقعاً سنگ میوفته یا شخصاً سنگ می‌ندازم برای ننوشتن‌. یعنی سال‌هاست که دارم با خودم...
  • و کماکان سحرم! دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1396 12:48
    سلام سلام من اینجام! انگیزه ی اولی که من رو کشوند اینجا دیدن غرفه ی بلاگ اسکای در نمایشگاه دیجیتال بود! کسی که در غرفه بود معتقد بود که بلاگ اسکای از خرداد 82 شروع به کار کرده و من الان دیدم عمر این وبلاگ فروردین 82 هستش. احتمالا بدین معناست که از زمانی که بلاگ اسکای توی دل مامانش بوده من اینجا بودم بعد هم که طبق روال...
  • آزار بدون مرز! جمعه 7 خرداد‌ماه سال 1395 07:56
    خواستم اینجا هم عرض کنم که تیکه انداختن و آزار خانم‌ها در "خارج" هم اتفاق می‌افته. اونم حالا نه هر خارجی منظورم خارج‌ترین که همانا "آمریکا"ست به تصور برخی‌. حالا به جز کلی مطالب تجارب شخصی آدمها که آنلاین هم پیدا می‌شه و حتی کسانی که اینجا هستن هم گاهی حاشا می‌کنند قضیه رو، دچار تجربه شخصی هم شدم!...
  • بدوی بمانید لطفا! جمعه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1395 22:15
    امروز تشریف آوردند آپارتمانها را بازدید کردند تا مطمئن بشن همه چیز مرتبه. گفته بودند اگر خونه نباشید هم خودمون تشریف میاریم داخل! خلاصه برامون یادداشت گذاشته بودند داشتن ماشین رختشویی و ماشین ظرفشویی در این مجموعه آپارتمانها ممنوع است! یک هفته وقت دارید برشون دارید و باز میایم کنترل می کنیم!
  • اشتباه! سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1395 21:19
    میفرمایند که "اشتباهات پزشکی سومین عامل مرگ و میر در آمریکاست!" اینم از مهد تکنولوژی پزشکی! تحویل بگیرین!
  • تصمیمات تاریخی اتخاذ می کنیم! پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1395 21:37
    جهت ثبت در تاریخ بگم که امروز یک سری تصمیمات مهم و هیجان انگیز اتخاذ نمودیم! باشد که به زودی عملی شوند و جزئیات بیشتری را در اینجا درمیان بگذاریم
  • خاطره بد جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1395 09:54
    یعنی هر طوری می خوام تصویر اون گنده ای که پشت ماشین روبروی خونه ی ما اجابت مزاج کرد رو از ذهنم پاک کنم نمی شه! در ضمن فراموش نکنید که اینجا خارج است
  • صبح جمعه! رفیقان را دریابید!!! پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1395 21:30
    هی نشسته باشی چشم براه در تلگرام که اثری پیامی از کسی بیابی و یادت بیاد که صبح جمعه ست در پاره تن! ای روزهای کاری کجایید که دلتنگ دوستانیم!
  • بازگشتی دوباره! پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1395 21:28
    عمق فاجعه دوری از این صفحه زمانی مشخص می شه که بخوای جواب نظر کسی رو بدی و در قسمت آدرس بزنی Saharam @ Blogsky.com
  • خوشی دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1394 21:38
    در شش سال گذشته یادم نمیاد زمانی رو که به این اندازه شاد و شاکر بوده باشم! ممنونم خدایا
  • این اشک های ناخودآگاه! پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1394 10:09
    از بعد از دیدن توئیتر جواد ظریف در مورد توافق هسته ای، اشکم بند نمیاد! یک اشک ناخودآگاه که بیشتر توش غصه داره تا شوق! از فکر اینکه اگر این تحریم ها نبود، اگر این قلدربازی های سیاسی نبود، چقدر کشورم و مردمم می تونستن زندگی راحتتری داشته باشن در سالهای گذشته! اینکه چقدر حالم از این قدرتهای بزرگ جهانی که می خوان همه ی...
  • تعجب های ادامه دار دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 11:48
    از دید من دنیایی که از دور از آمریکا میدیدم خیلی با چیزی که از نزدیک تجربه کردم متفاوت هست! خیلی زیاد از خیلی جهات! الان خیلی از اون خیلی چیزها برام عادی شده ولی وقتی چیزی می شنوم که متعجبم می کنه یعنی دیگه خیلی عجیب بوده که این سالها زندگی در این محیط هنوز برام عادیش نکرده. مثلا وقتی که شنیدم چقدر زن ها هنوز مورد...
  • دنیای تبعیض و هراس و بی عدالتی... دوشنبه 22 دی‌ماه سال 1393 12:45
    یک دوستی داشتم که از کشور عربستان سعودی بود، دو تا پسر داشت! دنبال کار بود... کار پیدا نمی کرد، کار احتیاج داشت، به خاطر دو تا پسرش... بالاخره پیدا کرد! "حجابم رو برداشتم... بلافاصله کار پیدا کردم... بلافاصله...."
  • دزدان گدا صفت!!!! دوشنبه 22 دی‌ماه سال 1393 12:32
    رفتم نمراتم رو آنلاین چک کنم، یادم نمیاد معدلم چنده و برای فرمی که دارم پر می کنم معدل لازم دارم! هر کاری می کنم در وبسایت دانشگاه هیچ اطلاعات رسمی و غیر رسمی بهم نمیده، کلی صفحه ها رو بالا و پایین کردم فهمیدم به خاطر بدهی هست که به دانشگاه دارم! بدهی!!! می فهمید!؟ بدهی!!! اونم از نوع یک دلار و بیست و پنج سنت!!!!!
  • مووو؟!؟ شنبه 13 دی‌ماه سال 1393 20:47
    رفته بودیم رستوران مورد علاقه ی پسر! مثل همیشه با ساندویچش داشت کیف می کرد تا .... اون مویی که ناغافل وسط ساندویچ سردرآورد
  • دلسوزی پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1393 11:26
    جمعی از شیعیان سعودی و کویتی به مقدار شدیدی برای سالهای دوری من از ایران دل سوزوندن و بلاوقفه سفرهای مکرر خودشون به ایران رو به من یادآور شدند... بعله!
  • 365
  • صفحه 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 13